عکسهای مسافرت متین
متین جان اینم از عکسها و خاطرات اولین سفرت به مشهد و شمال یه روز خاله زنگ زد و گفت بیاین با هم بریم مشهد ماهم قبول کردیم قرارشد ما با ماشین و خاله و دنیا و عمو مهدی با هواپیما بیان(خاله بندرعباس زندگی میکنه) تاریخ حرکتمون 92/5/16ساعت 2بعدازظهر از خونه که اومدیم بیرون اول یه سر رفتیم خونه مامانا (مامان خودم)بعدشم تا راه افتادیم خواب رفتی وقتی بیدار شدی تا زمانی که رسیدیم مشهد همش میگفتی داریم میریم خونه مامانا یا همش غر میزدی میگفتی بریم خونه مامانا شب اول یزد خوابیدیم اینجا هم نزدیکای مشهدیم ساعت 9شب رسیدیم مشهد ,خاله اینا هم ساعت یک شب اینجا هم مهمانسرای کشتیرانی که ع...
نویسنده :
مامان
15:49